loading...

روزنگار تیردُخت

بازدید : 343
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 10:21

1.از کنار مغازه‌‌‌ای رد شدم که نمیدونم چی بهش میگن، عطاری نبود، جایی که چای و ادویه و هل و دارچین و نبات و اینجور چیزها میفروشند . چشمم افتاد به محتویات روی میز وسط مغازه که با نظم و سلیقه چیده شده بودند و خیلی هم هوس انگیز بودند، چوب‌های دارچین ، نبات‌های خوشرنگ، بسته‌های غنچه‌ی گل برای عطر دادن به چای و چیزهای خوشرنگ دیگه‌‌‌ای که الان یادم نمیاد...

سالهاست از اینجا رفته ...
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 3
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 58
  • بازدید سال : 453
  • بازدید کلی : 2489
  • کدهای اختصاصی